گرجیان ایران در تاریخ

گرجیان ایران قومی سخت کوش و سازنده (از تبار الله وردیخان گرجی که سازنده سی وسه پل اصفهان می باشد)

گرجیان ایران در تاریخ

گرجیان ایران قومی سخت کوش و سازنده (از تبار الله وردیخان گرجی که سازنده سی وسه پل اصفهان می باشد)

روز ملی گرجستان

 

 

در سوق الجیشی ترین نقطه ی جنوب قفقاز، جایی که می توان آن را ملتقای غرب و شرق نامید، کشوری کوچک با مردمانی مهجور اما همواره شگفت انگیز و تاثیرگذار قرار دارد که چند سالی است خواب آرام و بی دغدغه را از پدر خوانده همیشگی و ارباب دیروز خود ستانده اند و به شیوه ی همیشگی خود، دم از استقلال و هویت ملی شان می زنند.گرجستان و گرجیان را می گویم که  26  ماه مه روز ملی شان است. روزی که یاد آور استقلال گرجستان و تشکیل جمهوری اول در سال 1918 میلادی است.

گرجی ها در تاریخ دراز و پر نشیب و فرازشان که هزاره ها را پشت سر می گذارد همواره به مردمانی متکی به خود و سرشار از غرور ملی معروف اند. غروری که از فرط بروز و حضور در تمامی عرصه های تعامل گرجیان، سوء برداشتهایی را گاه در پی داشته است و به فاصله ای ناخواسته بین گرجیان و دیگر ساکنان قفقاز دامن زده است. اگر روزی در جمع مشترک گرجیان، آذری ها و ارمنیان واقع شوید (تجربه ای که نگارنده با آن روبرو بوده است ) حاق این نکته را در خواهید یافت.اعتماد به نفس ویژه گرجی ها به حدی است که زمانی جهانگردی گفته بود در این سرزمین هر بانوی روستایی خود را شاهزاده ای بی همتا می پندارد.

نگاهی گذرا به تاریخ پرتلاطم قفقاز جنوبی و نقش ویژه این منطقه در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه نقش و جایگاه گرجستان و تفلیس ( قلب تپنده ی قفقاز در دو قرن گذشته ) را در این رویدادها و تحولات بیش از پیش عیان می سازد. سالیان پایانی سده نوزدهم و آغازین سده بیستم اوج نقش آفرینی تفلیس در تحولات مهم و تاثیرگذار منطقه است. از نهضت مشروطیت گرفته که تئوریسین ها و نظریه پردازانش گوشه چشمی همیشگی و مستمر به این شهر زیبای جنوب قفقاز داشتند تا تحولات و رویدادهای منطقه قفقاز جنوبی، استقلال جمهوری های قفقاز، شکل گیری فدراسیون قفقاز و پس از آن استقلال سه جمهوری گرجستان، ارمنستان و آذربایجان در 26 مه 1918. این استقلال هرچند دیری نپایید و تنها دو سال دوام آورد اما نقطه ی عطفی در تاریخ این کشور کوچک و همواره مدعی استقلال محسوب می گردد.

تفلیس در طی تمام تاریخ جدیدخود، به ویژه ازسده 18 تا اواسط سده بیست میلادی پایتخت فرهنگی قفقاز بود. نطفه ی مهمترین جریانات فرهنگی منطقه ی قفقاز جنوبی در تفلیس شکل می گرفت و چهره های مهم ادبی، هنری و فرهنگی منطقه این شهر را مامن و ماوای فعالیت های فرهنگی خود ساخته بودند.پاراجانوف ارمنی تبار بخش مهمی از حیات هنری خود را در تفلیس گذراند، هوانس تومانیان انجمن ادبی معروف خود را در بالا خانه منزل خود در تفلیس شکل داد و بسیاری دیگر از شخصیت های مهم روشنفکری منطقه، در تفلیس آثار ماندگار و بعضا تحول آفرین خود را خلق می کردند. بی تردید هیچ شهری در قفقاز جنوبی به میزان تفلیس در عرصه ی فرخنده ادب و فرهنگ، پیشتاز، تاثیر گذار و جریان آفرین نبوده است. و افسوس که این نقش آفرینی و اهمیت در سالهای سنگین و سخت شوروی نرم نرم رنگ می بازد و به امروز منتهی می گردد که تفلیس با روزهای اوج درخشش فرهنگی اش فرسنگ ها فاصله دارد

تقدیر چنین حکم راند که در کشوری که زادگاه استالین بود، عمیق ترین و ریشه دارترین گرایشات روس ستیزانه شکل گیرد و در اوایل سده ی 21 میلادی، دررویدادی مهم که نقطه عطفی در مناسبات منطقه ای محسوب می گردد، تمامی آن گرایشات ریشه دوانده در جان ملت، تبلور خارجی اش را در چهره ای جسور و شجاع بیابد که آغازگر فصلی نوین در تاریخ جدید این کشور است. انقلاب گل رز سال 2003 را از هر منظری که بنگریم، در جغرافیای سیاسی منطقه ای که سخت تحت نفوذ و تاثیر روسیه بوده و کمابیش هست، رویدادی مهم، تعیین کننده و حتی تاریخ ساز محسوب می گردد. انقلاب گل سرخ گرجستان و ظهور پدیده ای به نام ساهاکاشویلی با تمام ضعف ها و قوت هایش، آغازگر تاریخ" پایان سیطره و استیلای بی چون و چرای روسیه بر،قفقاز جنوبی" است و این آغاز،خود مبتنی بر مجموعه ای از سوابق، مناسبات، سوء تفاهمات و از همه مهمتر حس جاری و حاکم بر تک تک مردمان گرجی است که در تمام تاریخ خود، ره استقلال پوئیده اند و سر در برابر بیگانه خم نکرده اند. و از این روست که پدیده ی موسوم به انقلاب رنگین، موفق ترین آزمون خود را در تفلیس پشت سر می گذارد.

گرجیان را با ایران و ایرانیان پیوند و دوستی ای دیرین است. تشابهات فرهنگ و سنن دو ملت و مناسبات عمیق فرهنگی و ادبی مردمان این دو خطه، پیوند فرهنگ و زبان فارسی و تاثیرگذاری عمیق آن را بر ادبیات و فرهنگ گرجی در پی داشته است. اگر ملت های ایران و گرجستان، با وجود برخی رویدادهای تاریخی اسف انگیز و بعضا تراژیک که به حق صفحاتی سیاه را در تاریخ مناسبات ایران و گرجستان رقم زده است، عاشقانه به هم مهر می ورزند، آثار ادیبان یکدیگر را با شور و شوق می خوانند، اگر گرجی ها سهراب و فروغ را چونان درهایی گرانبها در عرصه ادب و شعر، پاس می دارند و حرمت می نهند و از این سوی، اثر جاودانه شوتاروستاولی با عنوان"پلنگینه پوش" ، خواننده ادب شناس ایرانی را بر سر ذوق می آورد و... همه و همه نشان از ماندگاری فرهنگ و تاثیر عمیق آن بر درونی ترین لایه های جوامع و ملت هاست.

به احترام فرهنگ غنی، ادبیات عمیق، هنر نافذ و از همه مهمتر غرور ملی و اعتماد به نفس گرجی ها کلاه از سر برمی داریم و با تبریک روز ملی گرجستان، برای این ملت سختکوش و پرتلاش، کامیابی و سعادت آرزومندیم.

سیدحسین طباطبایی

 لینک مربوط به مطلب: http://iras.ir/Default_view.asp?@=3966

 

نظرات 3 + ارسال نظر
ستاره پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:39 ق.ظ

وبلاگتون خیلی خیلی خیلی عالی امیدوارمگرجیان قدر شما را بدانند
موفق و پیروز باشید

سلام همشهری یا هموطن از این که مطالب وبلاگ مورد توجه شما قرار گرفته مایه سر افرازی من است . امید وارم که همیشه در زندگی موفق و سربلند باشید .

d..t یکشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:07 ب.ظ

salam weblageton aliye gorjestan rozat mobarak

نیمن سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 ق.ظ

سلام گرجیان گرجستان علاقه خاصی به گرجیان ایران دارند ودر واقع آنان را مردم خود میدانند امیدوارم گرجیان ایران هم چنین احساسی داشته باشند و هیچ شکافی بین آنان وجود تدارد و میدانیم که همواره در سفر به شهر یکدیگر وارتباط با هم بوده اند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد